مقدمه
واژه
محیط زیست از نقطه نظر واژه شناسی به معنی اطراف است. بنابراین محیط زیست مجموعهای از عناصر است که موجود را دربر میگیرد. هر نیرو ، ماده یا شرایطی که زندگی یک موجود را در هر مسیر احاطه کند و بر روی آن تاثیر بگذارد، به عنوان عاملی از محیط زیست به شمار میرود. این عوامل به صور گوناگون ، به صورت عوامل زیست محیطی یا بوم شناختی آب یا عوامل سادهای نامیده میشوند که ممکن است زنده یا غیر زنده باشند. مجموع تمام این عوامل محیط زیست ، یک موجود را ایجاد میکند. در محلی که یک موجود زندگی میکند، مسکن طبیعی ، یک مجموعه ویژه از شرایط زیست محیطی را ارائه میدهد.
عوامل موثر در رشد اکوسیستم
آب و هوا
از این عوامل میتوان به
نور ،
دما ،
رطوبت هوا ،
جو زمین ،
باد و آتش اشاره کرد. تاثیر نور بر روی حیات گیاهی در
اکوسیستم در تولید
کلروفیل ، تاثیر بر میزان
تعرق ، توزیع گیاهان به موجب
عرض جغرافیایی و
فتوپریودیسم و بر روی جانوران به صورت تاثیر بر سوخت و ساز ، تولید مثل ، توسعه ، تغییرات رنگ و ... میباشد. دما بر روی گیاهان و جانوارن بر روی
متابولیسم ، تولید مثل و رنگ و مورفولوژی آنها تاثیر میگذارد. رطوبت نقش مهمی را به طرق گوناگون در زندگی گیاهان و جانوران ، ایفا میکند.
عوامل ادافیک
به کنترلهای زیست محیطی که به خاک وابسته هستند،
عوامل ادافیک میگویند. اهمیت خاک به عنوان مهمترین عامل زیست محیطی برای همگان مشهور است. در جغرافیای زیستی رابطه بین خاک و رشد گیاهان با اشاره ویژه به نقش آن در عرضه
مواد مغذی معدنی از اهمیت زیادی برخوردار است.
ناهمواری
اجتماعات گیاهی با افزایش ارتفاع ، ناهمواریها و کوهها تغییر میکنند. سطح برجستگی تمام عوامل زیست محیطی آب و هوایی را دگرگون میسازد. آثار اساسی تغییر ارتفاع جغرافیایی توسعه تغییرات محلی دامنهها ، شیبها و شکل آنها افزایش مییابد تا موزائیک اکوسیستمها را که ارتباط نزدیکی با شکل خشکی دارند ، ایجاد کنند.
توالی
گرچه اجتماع نمونه ، تعادل را با شرایط متداول زیست برقرار میکند، در طبیعت این مورد به سختی میتواند واقعی باشد. اجتماعات پایدار نیستند ولی دینامیک هستند و در زمان و مکان کم و بیش منظم تغییر پیدا میکنند. محیط زیست بنا به تغییرات در
عوامل آب و هوایی و فیزیوگرافیکی و فعالیتهای گونههای اجتماعی آنها در حال تغییر است. این تغییرات ادامه مییابد و اجتماعات متوالی یکی پس از دیگری در همان پهنه توسعه پیدا میکنند تا اجتماع پایانی برای دوره زمانی ویژهای کم و بیش پایدار شود. حالت برای اولین بار عبارت توالی را برای تغییرات در اجتماعات مورد استفاده قرار داد.
اجتماعات کم و بیش پایدار در توالی که قادر به برقراری نوعی تعادل با شرایط زیست محیطی یک پهنه هستند، توسعه یک اصطلاح که برای اولین بار دانشمندی به نام
کلمنتز در سال 1916 آن را ابداع کرد، یعنی
اوج مشخص میشوند. این دانشمند اوج را به این صورت توضیح میدهد. اوج یک واحد است و شاخص آب و هوای یک پهنه بشمار میرود. در یک پهنه آب و هوایی ویژه اجتماعات اوج تنها با گونههای غالب مشخص میشوند. اجتماع اوج برای یک موجود به مانند متولد شدن ، رشد ، توسعه و بالغ شدن میتواند مطرح گردد.
تنوع
مطالعه تنوع گونههای در حال تغییر در زمان ، یک جنبه مهم از مفهوم اینکه چرا بسیاری از انواع مختلف گیاه و جانور وجود دارند و اینکه چرا در قسمتهای معینی از کره زمین متمرکز هستند، محسوب میگردد. یک مثال ساده در ارتباط با هجوم گیاهان در ارتباط با پسروی یخچالهاست. شرایط گرمتر موجب ذوب یخ میشوند. آسیب دیدگی یک جنگل منطقه گرمسیری توسط مرگ یک درخت قدیمی یا توسط تخریب باد ، توسط هجوم و رشد گیاهان کامل میشود.
یکی از اهداف انسان در مدیریت زمین به افزایش تنوع موجودات مربوط میشود. تنوع گونههای جانوری به پیچیدگی ساختاری گیاهان ارتباط دارد. هر قدر
تنوع پوشش گیاهی بیشتر باشد، جانوارن بیشتری را میتوان یافت. به عنوان مثال بر روی بوته گز میتوان شاهد 100 حشره بود، در حالی که بر روی یک
درخت چنار تنومند یک میلیون حشره قرار دارد. جنگلهای با تنوع پوشش گیاهی باید تنوع حیات جانوری را به همراه داشته باشند.
نیش اکولوژیکی
نیش اکولوژیکی یا میدان زیست برای اولین بار توسط
گرنیل (1971) برای توصیف مسکن طبیعی کوچک بکار رفت. بر طبق نظر این دانشمند ، میدان زیست واحد توزیعی اصلی و نهایی بشمار میرود که در آن هر گونه توسط محدودیتهای مشخص ساختاری آن مشروط میشود. میدان زیست که به معنی جا و فعالیت در آن است، هرگز با واژه زیستگاه طبیعی تناقض ندارد، زیستگاه طبیعی جایی است که یک موجود میتواند آن را پیدا کند. میدان زیست بوم شناختی فضای طبیعی اشغال شده توسط یک موجود است و همچنین نقش عملکردی آن در اجتماع و نیز موقعیت آن در گرادیانهای زیست محیطی که شامل دیگر شرایط موجود میشود، ایفا میکند.
سه جنبه از میدان زیست بوم شناسی شامل
زیستگاه طبیعی ، میدان زیست غذایی و میدان زیست چند بعدی یا موقعیت در گرادیانهای زیست محیطی میباشد. بنابراین میدان زیست بوم شناختی هر موجود نه تنها با فضایی که در آن زندگی میکند، بلکه آنچه که انجام میدهد و چگونه توسط دیگر گونهها ، تحت تاثیر قرار میگیرد، تطابق دارد. مفهوم نیش اکولوژیکی معنی و ارزش زیادی دارد که اختلافات بین گونهها را در یک محل طبیعی مشابه یا در محلهای متفاوت ، مشخص میسازد.
قانون مینیمم یا حداقل
بطور کلی موجودات زنده برای ادامه بقای خود به مواد اصلی نیاز دارند. به موجب گونهها و نیز نوع طبیعی این نیازها متفاوت هستند. در این باره ذکر قانونی که این عوامل محدود کننده را مطرح میکنند ضروری به نظر می رسد. این قانون میگوید که نیازهای اساسی موجودات زنده متغیر بوده و تابع موجود زنده محیط زیست است. به عبارت دیگر مواد مورد نیاز گیاه یا جانور به میزان حداقل بحرانی کاهش مییابند که به عنوان عامل محدود کننده محسوب میشود. این قانون بعد از 105 قرن همچنان معتبر باقیمانده است. در رابطه با این قانون هنگامی که عوامل محیطی به سرعت دگرگون شوند. عدم تعادل بین عوامل محیطی و موجودات زنده بوجود میآید، این در حالی است که آثار متقابل بین عوامل را نیز بایستی مورد بررسی قرار داد.
مباحث مرتبط با عنوان