آشنایی
حرکات دامنهای از بسیاری جهات از جمله از نظر بزرگی ، سرعت وقوع و قابل پیش بینی بودن با یکدیگر تفاوت دارند. مهمترین عامل در حرکت یک ذره بر روی یک سطح شیب دار
نیروی گرانش (ثقل) است. برای ملاحظه بهتر نقش شیب دامنه و نیروی گرانش ، میتوانیم بردار معرف وزن جسمی را در روی
سطح شیبدار قرار گرفته است، به دو مولفه ، یکی موازی سطح لغزش و دیگری عمود بر آن تجزیه کنیم. وظیفه مولفه عمودی نگاهداشتن جسم به روی سطح شیبدار و عملکرد مولفه مماسی (برشی) برهم زدن تقارن جسم و حرکت آن به سمت پائین دامنه است.
در مثال ساده فوق
عومل موثر بر ناپایداری دامنه شامل شیب دامنه و مقادیر تنشهای عمودی و برشی است. در طبیعت عوامل دیگری نیز در جهت ناپایدارسازی دامنهها عمل میکنند که میتوان آنها را به دو گروه متفاوت تقسیم کرد. اول آنهایی که به نحوی باعث کاهش تنش عمودی میشوند و دوم آنهایی که بر مقدار تنش برشی میافزایند. دامنههایی که بر اثر
حفاری در سنگ بوجود میآیند، یا دامنههای سنگی طبیعی ناپایدار که شروع به حرکت و گسیختگی نمودهاند، از مواردی هستند که باید نسبت به تثبیت آنها اقدام نمود.
دامنههای حفاری شده در سنگ
شیب پایدار در این دامنهها به کیفیت سنگ ، از جمله میزان
هوازدگی ، فراوان گشگیها و ارتباط آنها با سطح دامنه وابسته است. کاهش شیب دامنه در برشهای مرتفع ، گاه با بقیه پلکان انجام میشود. پلکانها باید از پهنای مناسب و در نتیجه قدرت ذخیره کافی برخوردار باشند. علاوه بر آن در پای دامنه هم باید فضای کافی برای انباشته شدن قطعات ریزشی در نظر گرفته شود تا در طول زمان به راه یا
سازه مهندسی خسارت وارد نشود.
در دامنههای سنگی ،
عملیات آتشباری باید با دقت انجام شود تا از گسترش ترکهای جدید و بیشتر باز شدن شکافهای موجود جلوگیری شود. بکار گیری روشهای آتشباری کنترل شده ، سطوح صاف و همواری را بدست میدهد و در جاهایی مثل محل پلکانها ، دست خوردگی توده سنگ را به حداقل میرساند. در دامنههایی که امکان افزایش فشار آب داخلی و در نتیجه کاهش پایداری وجود دارد، تعبیه زهکشهای افقی مفید واقع میشود. این حالت در مورد مناطق به شدت خرد شده ، یا سطح همبری بین خاک و سنگ یا در امتداد
سطوح لایه بندی بارزتر است.
دامنههای سنگی ناپایدار
انتخاب راه حل مناسب برای تثبیت دامنههای سنگی ناپایدار ، به عواملی مثل حجم مواد درگیر در گسیختگی احتمالی ، نوع سنگ و تراکم جهت یابی سطوح ضعیف وابسته است. قطعات گسیخته کم حجم را میتوان با لقگیری جابجا نمود یا توسط میل مهار یا کابل به دامنه دوخت. دامنههای سنگی متحرک در اغلب موارد با بهبود
وضعیت زهکشی داخلیشان پایدار میشوند. این مساله مخصوصا در مورد لایههای رسوبی شیبدار صادق است. تعبیه زهکشهای افقی در مواردی که با توجه به شکل گسیختگی نیاز به نفوذ زیاد به داخل دامنه نیست (معمولا کمتر از صد متر) کار ساز است.
در مواردی که وجود یک حفره آب معلق میتواند باعث گسیختگی شود و در زیر این سفره لایههای اشباع نشده و دارای زهکشی آزاد وجود دارد،
حفر چاههای ثقلی قائم نتیجه مطلوبی به همراه خواهد داشت. پمپاژ دایم یا متناوب از چاههای عمیق ، روش دیگری است که در چنین مواردی میتواند بکار گرفته شود. حفر گالریهای زهکش در تودههای سنگی ، هم به منظور پایدار کردن دامنههای حفاری شده و هم در مورد دامنههایی که شروع به حرکت کردهاند، قابل اجرا است. با حفر چاههایی قائمی که به این گالریها منتهی میشوند، زهکشی منطقه گسیخته شده به نحو موثرتری انجام میشود. علاوه بر آن گالریهای زهکش ، محلهایی مناسب برای بررسی و رفتارسنجی دائمی توده سنگ گسیخته شده است.
دیوارههای ناپایدار در معادن روباز و گود برداریهای عمیق
در معادن روباز دارای دیوارههای ناپایدار و بطور کلی در حفاریها و گود برداریهای عمیق ، در صورتی که کف بخش حفاری شده متورم گردیده و بالا بیاید، حفر چاههای قائم عمیق در این مناطق
فشارهای آرتزین را کاهش داده و ضمن توقف انبساط ، باعث افزایش پایداری گود برداری یا معدن روباز میشود. در معادن ، دیوارهایی را که دارای حرکت کند هستند، میتوان با حفر گالریها و
گمانههای زهکش افقی در پاشنه دامنه (تا حداکثر 150 متر) تثبیت نمود. در گالریهایی که در سنگ حفر میشوند، در موارد خاص و برای ایجاد فشار منفی و تسریع زهکشی ، از
پمپهای خلا استفاده شده است.
سازههای نگهداری دامنههای سنگی ناپایدار
سازههایی که برای نگاهداری دامنههای سنگی ناپایدار بکار گرفته میشوند، بسیار متنوع هستند. تعبیه
پاسنگ بتنی ،
میل مهار ،
مهار کابلی ، ورقهها و قطعات بتنی پیش ساخته مهارشده ، دیوارهای ضربه گیر بتنی و بتن پاشی از رایج ترین روشها برای دستیابی به پایداری بیشتر است. البته از میان این روشها از میل مهار بیشتر استفاده میشود و معمولا نتیجه بهتری را نیز به همراه دارد.
در سنگهای ضعیف تر ، مثل
شیلها ، یا سنگهایی که به شدت هوازده هستند یا دگرسان شدهاند، برای دستیابی به حالتی پایدار ، ایجاد یک سازه نگاهدارنده از نوع دیوار ، در پایه دامنه شاید مناسب تر و اقتصادی تر از تغییر شیب دامنه باشد. دراینگونه موارد ، میل مهار کمتر بکار گرفته میشود. از طرفی وقتی که ارتفاع و شیب دامنه زیاد بوده و مقدار باری را که دامنه مخصوصا در فصول بارندگی باید تحمل کند زیاد است، احداث دیوارهای ثقلی یا پایه دار نمیتواند کارساز باشد. در چنین مواردی استفاده از دیوارها (پردهها) بتنی مهار شده نتایج بهتری را به همراه خواهد داشت.
مباحث مرتبط با عنوان