نگاه اجمالی
بیشتر چشمههای امواج در خارج از زمین قرار دارند. این چشمهها ، امواج را از طریق تابش به زمین ارسال میکنند. یک نمونه این چشمهها
خورشید است که طیف وسیعی از امواج را به طرف زمین ارسال میکند. با مطالعه طیف حاصل از این امواج بسیاری از اسرار کیهان آشکار میگردد. به عنوان مثال از این طریق میتوان به عناصر تشکیل دهنده
جو زمین و یا به عناصر سازنده چشمه موج اشاره کرد.
تاریخچه
پیشرفتهایی که همراه با کشف
پنزیاس و
ویلسون در سال 1964 و بعد از آن درباره تابش کیهانی زمینه در ناحیه میکروویو رخ داد، موجب شد تا
تابش جسم سیاه بار دیگر در صدر مباحث علوم بنیادی ظهور کند. در اواخر دهه 1990
ژرژ گاموف ،
رالف الفر و
رابرت هرمان بعضی از نتایج
مدل انفجار بزرگ خلقت جهان را مطالعه کردند. تحقیقات آنها و محاسبات
پیلیبر نشان داد که فراوانی کنونی هیدروژن در جهان را فقط در صورتی میتوان درک کرد که در مراحل آغازین جهان مقدار متنابهی تابش وجود داشته باشد.
تاثیر انبساط جهان بر تابش کیهانی
انبساط جهان سبب شد که ماده و تابش موجود در آن سرد شود، وقتی که دما به 3000 درجه کلوین رسید، تابش با مقیاس جعبهای که تابش را در خود داشت، یعنی با
اندازه جهان ، بطور خطی افت کرد. طی چند سال اخیر ماهواره ناسا به نام
COBE (اکتشاف کننده زمینه کیهانی) تابش باقیمانده کنونی را مطالعه کرده است.(تابش فسیلی) تابش زمینه جسم سیاه کیهانی ، فیلم نامه انفجار بزرگ را تأیید میکند و اطلاعی درباره انبساط جهان و شرایطی که در لحظه شفاف شده جهان در برابر تابش بوجود آمده است، بدست میدهد.
رابطه تغییرات دما با حرکت منظومه شمسی
تغییرات کوچکی که در دما بصورت تابعی از جهت وجود دارد، با حرکت منظومه شمسی نسبت به مرکز کهکشان و حرکت کهکشان ما در راستای
خوشه کیهانی ویرگو ، که توده جرم بزرگی به فاصلهای در حدود 50 میلیون سال نوری است، سازگاری دارد. تندی این حرکت از مرتبه 370 کیلومتر بر ثانیه است و ناهمگنی مذکور را میتوان ناشی از
جابجایی دوپلری دانست که با این حرکت همراه است. هرگاه این اثر را در نظر نگیریم، با تقریبی بهتر از یک در صد هزار ، یکنواخت میماند. در واقع چنین همگنی (همگن ترجمه واژه Isotrop به معنی یکسان بودن شرایط در تمام جهات است) کیهانشناسان را با مشکل مواجه ساخت.
مشکل همگنی و رفع آن
تابش جسم سیاهی که از ناحیه خاصی در آسمان آشکارسازی میشود، تابشی از آن قسمت از آسمان در لحظه واجفت شدگی است. برابری طیفهای تابش در هر قسمت آسمان حاکی از آن است که دمای این قسمتهای آسمان در لحظه واجفت شدگی باهم برابر بوده است، ولی چنین نواحی خارج از افق تأثیر یکدیگر قرار دارند. در سال 1981 ،
آلن گاث ، پیشنهاد کرد که مراحل بسیار اولیه انفجار بزرگ شامل رشد نمایی واقعا سریعی است، بطوری که میتوان فرض کرد که در لحظه واجفت شدگی قسمتهای مختلف آسمان در مبدأ مشترکی بودهاند.
مشکل همگنی تا حدودی برطرف میشد ، ولی هنوز این تصور که هیچ ردی از ناهمگنیهایی که باید وجود میداشت تا تخم ماده در کهکشانهای اولیه کاشته شود، امکانپذیر نبود. بنابراین وقتی که گروه COBE اعلام کرد که ناهمگنیهایی در حدود 5x10
-6 در دما مشاهده شده است، کیهانشناسان نفس راحتی کشیدند. باید انتظار داشت که اندازهگیریهای دقیقتر همچنان به درک جزئیات جهان آغازین کمک کند.
مباحث مرتبط با عنوان