مقدمه
در این
دگرگونی ، سنگهای حاصل
هورنفلسها و در صورتی که ترکیب سنگ میزبان مناسب باشد،
شیستهای لکهدار بوجود میآید. هورنفلسها سنگهای سخت ، دانه ریز ، متراکم با شکستگی صدفی بوده و از دگرگونی مجاورتی بسیاری از سنگها بوجود میآیند. انواع هورنفلسها به درجه حرارت تودههای نفوذی و فاصلهای که نسبت به آن داشته باشد، وابسته است. گاهی درجه حرارت در مجاورت تودههای نفوذی زیاد بوده و
رخساره پیروکسن هورنفلس بوجود میآید. مسلما هرقدر از محل تماس دورتر شویم، درجه حرارت کمتر شده و
رخساره @هورنبلاند هورنفلس و در بخش خارجی ، سنگهای دگرگونی به صورت شیستها و
اسلیتهای لکهدار ظاهر میشوند.
در حالت اخیر ،
پورفیربلاستها یا مجموعه درشتی از کانیهای جدید بوجود میآید که در آن میتوان آثار و بقایای بافتی سنگ مادر را مشاهده نمود.
در اکثر اوقات ، در
دگرگونی مجاورتی تغییر قابل توجهی در ترکیب شیمیایی سنگ (به استثنای کاهش آب و در مواردی افزایش آب) بوجود نمیآید، ولی ممکن است مقادیر ناچیز از عناصر
بور ،
گوگرد ،
فلوئور ،
کلر که معمولا از سیالات گرانیتی به بیرون نشت میکند، در ترکیب هورنفلسها وارد شود. در اینصورت به حالت کانیهای فرعی مانند
تورمالین ، @
اکسینیت ،
پیریت ،
فلوئوریت ،
اسکاپولیت و غیره در سنگ ظاهر میگردد. مهمترین نوع سنگهای دگرگونی مجاورتی عبارتند از:
هورنفلسهای پلیتی و سنگهای وابسته
اغلب هورنفلسهای پلیتی واجد
نسبتا زیاد میباشند. این امر موجب تبلور
آندالوزیت یا
کوردیریت (و یا هر دو) در سنگ میشود که به صورت
فیروبلاستهایی در زمینه دانه ریز
گلرانوبلاستی متشکل از
کوارتز + فلدسپات + میکا + گرافیت دیده میشوند. برحسب نوع کانیهایی که در زمینه سنگ یافت میشود، میتوان رخساره دگرگونی را تعیین کرد.
اگر در سنگ فلدسپات وجود داشته باشد، ولی
موسکوویت دیده نشود، این مجموعه به رخساره پیروکسن هورنفلس تعلق دارد. ولی در درجات حرارت کمتر ،
فلدسپات پتاسیم با سیلیکاتهای آلومینیوم ناسازگار بوده و به جای آنها میکا ظاهر میشود. این حالت با رخساره @هورنبلند هونفلس تطبیق میکند که در آن مجموعه
موسکوویت + بیوتیت + آندالوزیت + کوارتز و یا مجموعه
موسکوویت + بیوتیت + کوردیریت + کوارتز دیده میشوند.
بطور کلی در تمام هورنفلسهای پلیتی ، بیوتیت قرمز قهوهای دیده میشود، ولی موسکویت تنها در رخساره هورنبلند هورنفلس ظاهر میگردد. وجود مقداری بور در سنگ مادر موجب تبلور تورمالین خواهد گردید.
هورنفلسهای کوارتز و فلدسپاتی
کوارتز ،
پلاژیو کلاز و فلدسپات پتاسیمدار از کانیهای عمده ماسه سنگها و سنگهای آذرین سیلیسدار (مانند
ریولیت و
داسیت و ...) به حساب میآیند. این کانیها در درجات حرارت پیروکسن هورنفلس و هورنبلند هورنفلس پایدار میباشند. بنابراین هورنفلسهای حاصل از این قبیل سنگها اساسا بافت موزائیکی
گرانوبلاستیک داشته و در آن کوارتز و فلدسپات وجود دارد.
سنگهایی آتشفشانیای که واجد پورفیرهایی از کوارتز و فلدسپات باشد، پورفیرهای مزبور به صورت پورفیروبلاستهایی در سنگ پدیدار میشوند که خود نشآنهای از بافت سنگ والد است. بطور کلی در هورنفلسهای کوارتز و فلدسپات دار همیشه مقداری بیوتیت وجود دارد و در انواع رخساره پیروکسن هورنفلس کوردیریت هم دیده میشود.
کوارتزیتها تنها در دگرگونی سنگهای رسوبی مانند ماسه سنگهای کوارتزی ،
گریواکهای کوارتزی ،
کنگلومراهای کوارتزی و چرتها بوجود میآیند، ولی استثنائا ممکن است رگههای قدیمی کوارتز نیز به کوارتزیت تبدیل شود. در این حالت از ساخت و وضعیت آن در صحرا میتوان منشا آن را آشکار ساخت. با توجه به قلمرو پایداری وسیع کوارتز ، باید پذیرفت که کوارتزیت در بسیاری از شرایط دگرگونی (به استثنای
رخساره سانیدینیت) پایدار است.
کوارتزیت سنگی است متراکم ، سخت با بافت موزائیکی و در هنگام شکستن با لبههای تیز شکسته میشود. در زیر
میکروسکوپ میتوان رشد بلورهای کوارتز را مشاهده نمود به نحوی که بلورهای حاشیهای شفافتر از بخش مرکزی است و در حد فاصل بین آنها لکههای کوچک قهوهای یا تیره رنگ دیده میشود. کوارتزیتها هم در دگرگونی مجاورتی و هم در
دگرگونی ناحیهای بوجود میآیند. در بعضی حالات کوارتزیت ممکن است در نتیجه
متاسوماتوز حاصل شود.
هورنفلسهای آهکی
دگرگونی مجاورتی درجات شدید موجب تبدیل آهکها و
دولومیتها به مرمرهای آهکی میشود و عبارت از سنگهایی که اساسا از دانههای موزائیکی و متساویالبعد
کلسیت تشکیل شده ،
سیلیس و
سیلیکات آلومینیوم ناخالصیهای فرعی این قبیل سنگها به شمار میآیند. بافت این سنگها گرانوپلاستیکی است.
هورنفلسهای کالک _ سیلیکات یا اسکارنها
سنگهای این گروه عبارت از هورنفلسهایی هستند که عمدتا از دگرگونیهای آهکهای رسدار و
مارنها بوجود میآیند. به این قبیل سنگها ،
هورنفلسهای کالکوسیلیکات نیز گفته شده است که سنگی دانه ریز و بدون فولیاسیون است از اقسام مهم آن
تاکتیت (Tactite) و اسکارنها (Skarn) را میتوان نام برد.
هورنفلسهای بازیک
اگر سنگهای بازیک (
بازالت و انواع مشابه) در معرض دگرگونی درجات شدید حرارتی قرار گیرند، به هورنفلس متراکم و تیره رنگی تبدیل میشوند که در زیر میکروسکوپ با بافت گرانوپلاستیک موزائیکی خود مشخص میباشند و در آن
لابرادور ،
دیوسپید ،
هیپرستن و کانیهای فرعی نظیر
آپاتیت ،
مانیتیت و
اسفن هم یافت میشود.
هورنفلسهایی که از دگرگونی آندزیتها ایجاد میشوند، عموما واجد بیوتیت و گاه آثار بافت پورفیری اولیه میباشند. در پریدوتیت هورنفلس ، کانیها جهت یافتگی خاص نداشته و اساسا از
ارتوپیروکسن و
اولیوین تشکیل یافته است. اگر تودههای @سرپانتینی در حاشیه باتولیتها وجود داشته باشد، ابتدا آب آن آزاد میشود و در نتیجه به کانیهای آذرین اولیه خود بدل میشود. این قبیل هورنفلسها را هورنفلسهای منیزیمدار میگویند.
مباحث مرتبط با عنوان